حرص
1- رسول اكرم (ص) :
إِيّاكُم وَالشُّحَّ فَإِنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِالشُّحِّ اَمَرَهُم بِالبُخلِ فَبَخِلوا وَأَمَرَ هُم بِالقَطيعَةِ فَقَطَعوا وَأَمَرَهُم بِالفُجورِ فَفَجَروا؛
از حرص بپرهيزيد كه پيشينيان شما در نتيجه حرص هلاك شدند، حرص آنها را به بخل وادار كرد و بخيل شدند. به قطع رحم وادار كرد و قطع رابطه كردند با خويشاوندان. به بدى وادارشان كرد و بدكار شدند.
غررالحكم، ج2، ص 460، ح3295
2- رسول اكرم (ص) :
يا عَلىُّ لاتُشاوِر جَبانا فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيكَ المَخرَجَ وَلاتُشاوِرِ البَخيلَ فَإِنَّهُ يَقصُرُبِكَ عَن غايَتِكَ وَلاتُشاوِر حَريصا فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَّها؛
اى على با ترسو مشورت مكن، زيرا او راه بيرون آمدن از مشكل را بر تو تنگ مى كند و با بخيل مشورت مكن، زيرا او تو را از هدفت باز مى دارد و با حريص مشورت مكن، زيرا او حريص بودن را در نظرت زيبا جلوه مى دهد.
علل الشرايع، ج2، ص559، ح1
3- امام علی (ع) :
إِنَّ الدُّنيا مَشغَلَةٌ عَن غَيرِها وَلَم يُصِب صاحِبُها مِنها شَيئا إِلاّ فَتَحَت لَهُ حِرصا عَلَيها وَلَهَجا بِها وَلَن يَستَغنىَ صاحِبُها بِما نالَ فيها عَمّا لَم يَبلُغهُ مِنها؛
براستى كه دنيا آدمى را به كلّى سرگرم خود مى سازد و دنياپرست به چيزى از آن نرسد، مگر آن كه باب حرص و شيفتگى به آن بر رويش گشوده شود و به آنچه از اين دنيا دست يافته اكتفا نمى كند تا در پى چيزى كه بدست نياورده نرود.
بحارالأنوار، ج78، ص453، ح21
4- امام علی (ع) :
اَلحِرصُ موقِعٌ فى كَثيرِ العُيوبِ؛
حرص انسان را به عيب هاى زيادى مبتلا مى كند.
كافى، ج8، ص244، 388
5- امام علی (ع) :
أَغنَى الغنياءِ مَن لَم يَكُن لِلحِرصِ أَسيرا؛
بى نيازترين بى نيازان كسى است كه اسير حرص نباشد.
بحار الانوار، ج77، ص 187، ح37
6- امام علی (ع) :
اِنتَقِم مِنَ الحِرصِ بِالقَناعَةِ كَما تَنتَقِمُ مِنَ العَدُوِّ بِالقِصاصِ؛
از حرص، با قناعت انتقام بگير، چنان كه با قصاص از دشمن انتقام مى گيرى.
كافى، ج2، ص138، ح3
7- امام علی (ع) :
أَعظَمُ النّاسِ ذُلاًّ الطّامِعُ الحَريصُ المُريبُ؛
ذليل ترين مردم، كسى است كه طمعكار، حريص و وسوسه گر باشد.
غررالحكم، ج2، ص259، ح2549
8- امام علی (ع) :
إِنَّ البُخلَ وَالجُبنَ وَالحِرصَ غَرائِزُ شَتّى يَجمَعُها سوءُ الظَّنِّ بِاللّه؛
به درستى كه بخل و ترس و حرص، غريزه ها و تمايلات متعدد و پراكنده اى هستند كه سوءظن به خداوند آنها را جمع مى كند.
كافى، ج8، ص 243، ح337
9- امام علی (ع) :
اَعجَبُ ما فِى النسانِ قَلبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الحِكمَةِ وَ اَضدادٌ مِن خِلافِها فَاِن سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَ لَّهُ الطَّمَعُ وَ اِن هاجَ بِهِ الطَّمَعُ اَهلَكَهُ الحِرصُ وَ اِن مَلَكَهُ اليَأسُ قَتَلَهُ السَفُ... فَكُلُّ تَقصيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ اِفراطٍ بِهِ مُفسِدٌ؛
شگفت ترين عضو انسان قلب اوست و قلب مايه هايى از حكمت و ضد حكمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش مى گرداند و اگر طمع در آن سر بركشد، حرص نابودش مى كند و اگر نااميدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مى كُشد... هر كوتاهى برايش زيانبار است و هر زياده روى برايش تباهى آفرين.
علل الشرايع، ص 109، ح 7
10- امام علی (ع) :
لَو لاخَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، الحِرصُ عَلَى الدُّنيا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِى العَمَلِ وَالعجابُ بِالرَّىِ؛
اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خود رأيى.
غررالحكم، ج2، ص451، ح3260
11- امام علی (ع) :
اَلحِرصُ وَالكِبرُ وَالحَسَدُ دَواعٍ إِلَى التَّقَحُّمِ فِى الذُّنوبِ؛
حرص و تكبّر و حسادت، انگيزههاى فرورفتن در گناهانند.
نهج البلاغه، حكمت 371
12- امام على (ع) :
اَعجَبُ ما فِى النسانِ قَلبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الحِكمَةِ وَ اَضدادٌ مِن خِلافِها فَاِن سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَ لَّهُ الطَّمَعُ وَ اِن هاجَ بِهِ الطَّمَعُ اَهلَكَهُ الحِرصُ وَ اِن مَلَكَهُ اليَأسُ قَتَلَهُ السَفُ... فَكُلُّ تَقصيرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ كُلُّ اِفراطٍ بِهِ مُفسِدٌ؛
شگفتترين عضو انسان قلب اوست و قلب مايه هايى از حكمت و ضد حكمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش مى گرداند و اگر طمع در آن سر بركشد، حرص نابودش مىكند و اگر نااميدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مىكُشد... هر كوتاهى برايش زيانبار است و هر زيادهروى برايش تباهى آفرين.
علل الشرايع، ص 109، ح 7
13- امام على (ع) :
اَلكَفُّ عَمّا فى أَيدِى النّاسِ عِفَّةٌ وَكِبَرُ هِمَّةٍ؛
طمع نداشتن به آنچه در نزد مردم است، (نشان) عزت نفس و بلند همتى است.
غررالحكم، ج1، ص365، ح1387
14- امام على (ع) :
أَعظَمُ النّاسِ ذُلاًّ الطّامِعُ الحَريصُ المُريبُ؛
ذليل ترين مردم، كسى است كه طمعكار، حريص و وسوسه گر باشد.
غررالحكم، ج2، ص 259، ح2549
15- امام على (ع) :
اَکثَرُ مَصَارعِ العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛
قربانگاه عقلها غالبا در پرتو طمعها است.
محاضرات، ج1، ص251
16- امام على (ع) :
الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ؛
طمع ورزى ، بردگيِ هميشگى است.
نهج البلاغه، حکمت180
17- امام حسين (ع) :
لَيسَتِ العِفَّةُ بِما نِعَةٍ رِزقا وَلاَ الحِرصُ بِجالِبٍ فَضلاً وَإِنَّ الرِّزقَ مَقسومٌ وَالجَلَ مَحتومٌ وَاستِعمالَ الحِرصِ طالِبُ المَآثِمِ؛
نه خوددارى از حرام و ناپسند، مانع روزى مى شود و نه حرص، روزىِ بيشتر مى آورد، كه روزى تقسيم شده و اجل حتمى است و حرص به سوى گناه مى كشد.
غررالحكم، ج5، ص 294، ح8439
18- امام سجاد (ع) :
الخیرَ کُلُّهُ قَد اجتَمَعَ فی قَطعِ الطّمعِ عمّا فی أَیدِی النّاس؛
تمامیِ خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه که در دستان مردم جمع شده، است.
جهادالنفس، ص276
19- امام باقر (ع) :
مَثَلُ الحَريصِ عَلَى الدُّنيا مِثلُ دودَةِ القَزِّ: كُلَّمَا ازدادَت مِنَ القَزِّ عَلى نَفسِها لَفّا كانَ أَبعَدَ لَها مِنَ الخُروجِ، حَتّى تَموتَ غَمّا؛
مَثَلِ حريص به دنيا، مثل كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر دور خود ببافد خارج شدن از پيله بر او سخت تر مى شود تا آن كه از غصه مى ميرد.
نهج البلاغه، خطبه 192 و كافى، ج 2، ص 316، ح 7
20- امام صادق (ع) :
اصولُ الکُفرِ ثَلاثَهٌ الحِرصُ وَ الاِستِکبارُ وَ الحَسَدُ؛
ریشه های کفر سه چیز است: حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.
جهاد النفس، ح 550
21- امام صادق (ع) :
حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ وَلَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ وَحُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛
حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.
غررالحكم، ج3، ص 330، ح4634